بیا2




   بیا2


   
درباره وبلاگ

نورانی ترین لحظه های زندگی من لحظه هایی است که به تماشای دنیا قناعت می کنم . این لحظه ها از تنهایی و سکوت یاخته شده اند . روی تخت دراز می کشم یا پشت میزم می نشینم یا در خیابان قدم می زنم . دیگر به دیروز فکر نمی کنم "!؟" و فردا وجود ندارد . هیچ کس را نمی شناسم و هیچ کس برایم غریبه نیست . این تجربه تجربه ساده ای است . نباید آن را خواست زمانی که از راه میرسد باید آنرا پذیرا شد ... حتی شاید تنهایی و سکوت هم برای دریافتن این لحظه های خالص مورد نیاز نباشند
لينك دوستان
» قالب وبلاگ

» فال حافظ

» قالب های نازترین

» جوک و اس ام اس

» جدید ترین سایت عکس

» زیباترین سایت ایرانی

» نازترین عکسهای ایرانی

» بهترین سرویس وبلاگ دهی

فیسبوک به سبک ایرانی
مشاوره عشق
☺☺ طنزبلاگ ☻☻
دل شکسته
الكترونيك -برق
مريلا
سوشا نيوز
دنیای فوتبال
سلام چه خبر
دلتنگی هایم برای تو
عشق،عاشقی،داستان،ماورا،شعر
بازار ایرانی
جغرافیای کوچک من
A.G
وبلاگ جامع پرستاری
دختر دبیرستانی
دانلود کلیپهای باله
دل نوشته های دختری تنها و پر از غم
دهکده سرگرمی
پارادیس نسرین
عشق
SBOX
پیام رایانه
وبـ ـبرگر +شــما
به نام آنکه تو را آفريد...
((طنز))
همه چی برای دانلود
همه چی هست
حال خوب من
تماشا خانه
ali14.LXB.ir
Eshgh
بياتو دم در بده
وبلاگ شخصی من
فروشگاه
ساخت زيباترين بنر ها
saye in vacuum2
bia2looloo
عربي آسان
اگه عاشقی
عصر اچ دو
دنیای خنده
جنگ نرم
سامانه ارسال پیامک
ردیاب خودرو

تبادل لینک
سلام دوست عزیز:واسه تبادل لینک  اولش باید منو با عنوان بیا2 و آدرس amollazehi.Loxblog.ir لینک کنی بعدش مشخصات لینکتو این پایین بنویس . اگه لینکم کرده باشی به صورت خودکار در وبلاگم لینک میشی از تبادل لینک و همکاریت ممنونم





آرشيو مطالب
پيوند هاي روزانه
» باز باران

 من به پشت شيشه تنها

ايستاده :

در گذرها

رودها راه اوفتاده.

 

شاد و خرم

يک دوسه گنجشک پرگو

باز هر دم

می پرند اين سو و آن سو

 

می خورد بر شيشه و در

مشت و سيلی

آسمان امروز ديگر

نيست نيلی

 

يادم آرد روز باران

 گردش يک روز ديرين

خوب و شيرين

توی جنگل های گيلان:

 

کودکی دهساله بودم

شاد و خرم

نرم و نازک

چست و چابک

 

از پرنده

از چرنده

از خزنده

بود جنگل گرم و زنده

 

آسمان آبی چو دريا

يک دو ابر اينجا و آنجا

چون دل من

روز روشن

 

بوی جنگل تازه و تر

همچو می مستی دهنده

بر درختان می زدی پر

هر کجا زيبا پرنده

 

برکه ها آرام و آبی

برگ و گل هر جا نمايان

چتر نيلوفر درخشان

آفتابی

 

سنگ ها از آب جسته

از خزه پوشيده تن را

بس وزغ آنجا نشسته

دمبدم در شور و غوغا

 

رودخانه

با دوصد زيبا ترانه

زير پاهای درختان

چرخ می زد ... چرخ می زد همچو مستان

 

چشمه ها چون شيشه های آفتابی

نرم و خوش در جوش و لرزه

توی آنها سنگ ريزه

سرخ و سبز و زرد و آبی

 

با دوپای کودکانه

می پريدم همچو آهو

می دويدم از سر جو

دور می گشتم زخانه

 

می پراندم سنگ ريزه

تا دهد بر آب لرزه

بهر چاه و بهر چاله

می شکستم کرده خاله

 

می کشانيدم به پايين

شاخه های بيدمشکی

دست من می گشت رنگين

از تمشک سرخ و وحشی

 

می شنيدم از پرنده

داستانهای نهانی

از لب باد وزنده

راز های زندگانی

 

هرچه می ديدم در آنجا

بود دلکش ، بود زيبا

شاد بودم

می سرودم :

 

" روز ! ای روز دلارا !

داده ات خورشيد رخشان

اين چنين رخسار زيبا

ورنه بودی زشت و بی جان !

 

" اين درختان

با همه سبزی و خوبی

گو چه می بودند جز پاهای چوبی

گر نبودی مهر رخشان !

 

" روز ! ای روز دلارا !

گر دلارايی ست ، از خورشيد باشد

ای درخت سبز و زيبا

هرچه زيبايی ست از خورشيد باشد ... "

 

اندک اندک ، رفته رفته ، ابرها گشتند چيره

آسمان گرديده تيره

بسته شد رخساره خورشيد رخشان

ريخت باران ، ريخت باران

 

جنگل از باد گريزان

چرخ ها می زد چو دريا

دانه های گرد باران

پهن می گشتند هر جا

 

برق چون شمشير بران

پاره می کرد ابرها را

تندر ديوانه غران

مشت می زد ابرها را

 

 روی برکه مرغ آبی

از ميانه ، از کناره

با شتابی

چرخ می زد بی شماره

 

گيسوی سيمين مه را

شانه می زد دست باران

باد ها با فوت خوانا

می نمودندش پريشان

 

سبزه در زير درختان

رفته رفته گشت دريا

توی اين دريای جوشان

جنگل وارونه پيدا 

 

بس دلارا بود جنگل

به ! چه زيبا بود جنگل

بس ترانه ، بس فسانه

بس فسانه ، بس ترانه

 

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







نويسنده : ملازهی | تاريخ : چهار شنبه 3 / 11 / 1390برچسب:شعر,باز باران, | نوع مطلب : <-CategoryName-> |
» عناوين آخرين مطالب